گر ز بی مهری مرا از شهر بیرون می کنی
دل که در کوی تو می ماند به او چون می کنی ؟
همایی نسائی
گویند چرا ، تو دل بدیشان دادی
والله ، که من ندادم ایشان بردند
ابوسعید اباالخیر
از گندمزارها که میگذرم
دستام به خوشههاست
دلم با تو
جواب نامه ام از بس ، ز جانان دیر می آید
جوان گر می رود قاصد ، زکویش پیر می آید
معلوم شبستری
ﻋﻘﻞ ، ﺩﺭﺱ ﺣﺬﺭ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ، ﺑﻪ ﺩﻝ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ
ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﮔﻔﺖ ﺩﻟﻢ : ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ ﺍﺳﺘﺎﺩ !!!
سعید سلیمان پور
گفت تا کی صبر باید کرد؟
گفتم چاره چیست؟!
دیدم این پاسخ، از آن پرسش سؤالی تر شده است...
فاضل نظری
وقت شرعی ، لطف کن از پیش مسجد رد نشو
موجبات سستی ایمان مردم می شود ...
جواد منفرد
دیدم که شهر
پر از عطر مریم است
گفتند باز،
روسریت را تکانده ای !
حامد عسگری
این ساحل خسته را تو پیدا کردی
این موج نشسته را تو برپا کردی
من خامُش و خسته خفته بودم ای عشق
مرداب دل مرا تو دریا کردی
مرحوم مجتبی کاشانی
تو بیما چگونهای ؟!
مولوی
شک ندارم مادرم فهمیده من » میخواهمت « ...
سجده های آخرش ، اینروزها طولانی است ...
عباس رزاقی
من آن نیم که حلال از حرام نشناسم
شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام ........
سعدی شیرین سخن
اگر باغم برن بر چیدن گل
گلی همرنگ و هم بوی تو خواهم
بابا طاهر
در ازل چون که خدا اینهمه آدم بسرشت
دل ما با تو سرشت و تن ما بی تو سرشت ...
گفتی ز ناز ، بیش مرنجان مرا، برو .....
آن گفتنت که
بیش مرنجانم آرزوست ....
دیوان شمس .مولانا
تمام زندگیم صرف » شعر « گفتن شد ...
از آن زمان که شنیدم » تو « شعر میخوانی ...
محمد رفیعی
گاهگاهی که دلم می گیرد
پیش خودم می گویم
آن که جانم را سوخت
یاد می آرد از این بنده هنوز ؟
حمید مصدق
ﻧﻤﯽ ﺁﯾﯽ، ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ، ﻧﻤﯽ ﺟﻮﯾﯽ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ
ﺧﺪﺍ ﻧﺎﮐﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺭﻧﺠﺸﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﮕﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ؟
ﺻﺎﺋﺐ ﺗﺒﺮﯾﺰﯼ
این تک بیت زیبای صائب رو برای دونه های زیبای برف گذاشتم....
آی برف زیبا
دلمان گرفت از بد عهدی آسمان
چشمه ها خشک شدند و
رودها، از جاری شدن ایستادند...
به ما رحم نمی کنی
به چکمه پوشان منتظر زمستان رحم کن
ای معنی صدها غزل و شعر سپید
لبخند تو را همیشه باید خندید
با چتر خدا بیا به باران بزنیم
تا خیس شود هر آنکه نتواند دید
علی اکبر رشیدی
بیا دو باره پاک کن ، زجاده ها غبار را
به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را !
تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن زدل ، حدیث انتظار را !
مصرعی از قلب من با مصرعی از قلب تو
شاه بیتی میشود در دفتر دیوان عشق
صائب تبریزی
من " ارگ بمم" خشت به خشتم متلاشى !
تو "نقش جهان" هر وجبت ترمه و کاشى!
درهرنفس اینست دعایم همه جانا :
" در زیر و بم زندگى آزرده نباشی "
حامد عسگری
همه حرف دلم با تو همین است که دوست...
چه کنم؟... حرف دلم را بزنم یا نزنم؟...
گفته بودم که به دریا نزنم دل ، اما
کــــو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟...
قیصر امین پور
سر و سامان بدهی یا سر و سامان ببری
قلب من سوی شما میل تپیدن دارد
ناصر رعیت نواز
مهر پاییز کجا بود در این شهر شلوغ
چار فصل دل من در خطر بی مهری ست
بتول مبشری
دلتنگترین منظره در عالم پرواز
مرغیست که در کنج قفس بال گشودهست ...
سیدحسن حسینی
تازه فهمیدم که حافظ در چه دامی شد اسیر
با نگاهت، خنده ات، مویت، شکارم کرده ای
مهدی ذوالقدر
درآن شهری که مردانش عصا از کور می دزدند
من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم
عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه می ماند و ناگاه به هم می ریزد
فاضل نظری
عمریست دلم چو صید دربند شده ...
ای دوست مگر قیمت دل چند شده ؟..
سنگین شده سایه ات کجایی نکند ...
یارانهٔ عشق هم هدفمند شده ؟..
؟
مرا ز یاد تو برد و تو را ز خاطر من
ستم ، زمانه از این بیشتر چه خواهد کرد؟
صائب تبریزی
ای یار دوردست که دل می بری هنوز
چون آتش نهفته به خاکستری هنوز
هر چند خط کشیده بر آیینه ات زمان
در چشمم از تمامی خوبان ، سری هنوز
حسین منزوی
چنان چشم و دمار از من در آورده است چشمانت
که از کرمانیان، آقا محمّد خان قاجاری ...
رضا احسان پور
شاید خیلی از دوستان ندونند ،
اما وقتی آقا محمد خان قاجار بعد از چند ماه محاصره کرمان ،
بالاخره تونست وارد شهر بشه ، چند هزار چشم رو از حدقه در آورد و ...
این تک بیت ناب هم اشاره به این موضوع داره و اعجاز چشمها
از همان روزی که مویت را نشانم داده ای
تار می بینم جهان را گرچه چشمم سالم است ..
امیر سهرابی
گفتم به هیچ کس دل خود را نمی دهم
اما دلم برای همان هیچ کس گرفت
فاضل نظری
دل خرابـــــی مـــــیکند،
دلدار را آگه کنید...
حافظ
کـــی بـــــه انداختن
سنگ پیاپـی در آب
ماه را می شود از
حافظه ی آب گرفت؟!
فاضل نظری
ویند دل به آن نامهربان مده
دل آن زمان ربود که نامهربان نبود ..
میر اصلی قمی
با وفا خواندمت از عمد که تغییر کنی
گاه در عشق نیاز است به تلقین کردن
کاظم بهمنی
گر تو نباشی یار من ، گشت خراب کار من
مونس و غمگسار من ، بی تو به سر نمی شود
بی تو نه زندگی خوشم ، بی تو نه مردگی خوشم
سر ز غم تو چون کشم ، بی تو به سر نمی شود
مولانا
گفتم دل و دین بر سر کارت کردم
هر چیز که داشتم نثارت کردم
گفتا :تو که باشی که کنی یا نکنی
این من بودم ،که بی قرارت کردم
مولانا
الحق که به تو ، نام قمر می آید
ای ماه ترین عموی دنیا
عبــــــاس
یک سال را به خاطر یک ماه زنده ایم
دنیای ما بدون مُحَرَم نمیشود
مرغ دل ما را که به کس رام نگردد
آرام توئی ، دام توئی ، دانه توئی تو ..
حبیب خراسانی
حکمت باران دراین ایام میدانی زچیست؟
آب وجارو میشود بهر محرم کوچه ها
و خـــدا خواست که یک عــــمر نبینـــد یعـقـــوب !
شهــــر ِ بی یــــار ، مگــر ارزش دیــــدن دارد ؟!
شهریار
از لب سرخ تو حرفی نزدم ، می ترسم
زعفران باد کند ، دست خراسانی ها
جواد منفرد
روزها در فکر و شب ها خواب می بینم تو را
خواب شب بیهوده است بیدار میخواهم تو را
پیشانی ام را بوسه زد در خواب هندویی
شاید از آن ساعت طلسمم کرده جادویی
شاید از آن پس بود که احساس می کردم
در سینه ام پر می زند شب ها پرستویی
شاید از آن پس بود که با حسرت از دستم
هر روز سیبی سرخ می افتاد در جویی
از کودکی دیوانه بودم ، مادرم می گفت
از شانه ام می چیده است هر روز شب بویی
نام تو را می کند روی میزها هر وقت
در دست آن دیوانه می افتاد چاقویی
بیچاره آهویی که صید پنجه شیری است
بیچاره تر ، شیری که صید چشم آهویی
اکنون ز تو با ناامیدی چشم می پوشم
اکنون ز من با بی وفایی دست می شویی
آئینه خیلی هم نباید راستگو باشد
من مایه رنج تو هستم، راست می گویی ...
فاضل نظری
حالا که آمده ای
باز هم به گیلاس آباد می رویم
به آن باغبان بگو نگران نباشد
ما گیلاس ها را نمی چینیم
ما فقط با گیلاس ها حرف می زنیم !
محمدرضا عبدالملکیان
سمت چشمان تو یک پنجره باشد کافیست
چشم من خیره به آن منظره باشد کافیست
تو به من خیره شوی، من به تبسم هایت
خنده بر روی لبت یکسره باشد کافیست
فاصله دفتر تقدیر مرا پُر کردست
سهم من چند ورق خاطره باشد کافیست
گریه خوبست ولی فکر غرورم هستی؟
بغض دل پشت همین حنجره باشد کافیست
گفتی از فاصله ها خسته شدی درد بس است
خواستی بسته شود پنجره؟
باشد....کافیست
حمید رضا دولتی (معراج )
" زندگی بدون آب از گلوی ماهی پائین نمی رود "
شعری زیبا از قیصر امین پور
میخواهمت چنان که شب خسته خواب را
میجویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بیتابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایستهای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنان که بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، میآفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
گر ز بی مهری مرا از شهر بیرون می کنی
دل که در کوی تو می ماند به او چون می کنی ؟
همایی نسائی
گویند چرا ، تو دل بدیشان دادی
والله ، که من ندادم ایشان بردند
ابوسعید اباالخیر
از گندمزارها که میگذرم
دستام به خوشههاست
دلم با تو
جواب نامه ام از بس ، ز جانان دیر می آید
جوان گر می رود قاصد ، زکویش پیر می آید
معلوم شبستری
ﻋﻘﻞ ، ﺩﺭﺱ ﺣﺬﺭ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ، ﺑﻪ ﺩﻝ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ
ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﮔﻔﺖ ﺩﻟﻢ : ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ ﺍﺳﺘﺎﺩ !!!
سعید سلیمان پور
گفت تا کی صبر باید کرد؟
گفتم چاره چیست؟!
دیدم این پاسخ، از آن پرسش سؤالی تر شده است...
فاضل نظری
وقت شرعی ، لطف کن از پیش مسجد رد نشو
موجبات سستی ایمان مردم می شود ...
جواد منفرد
دیدم که شهر
پر از عطر مریم است
گفتند باز،
روسریت را تکانده ای !
حامد عسگری
این ساحل خسته را تو پیدا کردی
این موج نشسته را تو برپا کردی
من خامُش و خسته خفته بودم ای عشق
مرداب دل مرا تو دریا کردی
مرحوم مجتبی کاشانی
تو بیما چگونهای ؟!
مولوی
شک ندارم مادرم فهمیده من » میخواهمت « ...
سجده های آخرش ، اینروزها طولانی است ...
عباس رزاقی
من آن نیم که حلال از حرام نشناسم
شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام ........
سعدی شیرین سخن
اگر باغم برن بر چیدن گل
گلی همرنگ و هم بوی تو خواهم
بابا طاهر
در ازل چون که خدا اینهمه آدم بسرشت
دل ما با تو سرشت و تن ما بی تو سرشت ...
گفتی ز ناز ، بیش مرنجان مرا، برو .....
آن گفتنت که
بیش مرنجانم آرزوست ....
دیوان شمس .مولانا
تمام زندگیم صرف » شعر « گفتن شد ...
از آن زمان که شنیدم » تو « شعر میخوانی ...
محمد رفیعی
گاهگاهی که دلم می گیرد
پیش خودم می گویم
آن که جانم را سوخت
یاد می آرد از این بنده هنوز ؟
حمید مصدق
ﻧﻤﯽ ﺁﯾﯽ، ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ، ﻧﻤﯽ ﺟﻮﯾﯽ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ
ﺧﺪﺍ ﻧﺎﮐﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺭﻧﺠﺸﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﮕﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ؟
ﺻﺎﺋﺐ ﺗﺒﺮﯾﺰﯼ
این تک بیت زیبای صائب رو برای دونه های زیبای برف گذاشتم....
آی برف زیبا
دلمان گرفت از بد عهدی آسمان
چشمه ها خشک شدند و
رودها، از جاری شدن ایستادند...
به ما رحم نمی کنی
به چکمه پوشان منتظر زمستان رحم کن
ای معنی صدها غزل و شعر سپید
لبخند تو را همیشه باید خندید
با چتر خدا بیا به باران بزنیم
تا خیس شود هر آنکه نتواند دید
علی اکبر رشیدی
بیا دو باره پاک کن ، زجاده ها غبار را
به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را !
تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن زدل ، حدیث انتظار را !
مصرعی از قلب من با مصرعی از قلب تو
شاه بیتی میشود در دفتر دیوان عشق
صائب تبریزی
من " ارگ بمم" خشت به خشتم متلاشى !
تو "نقش جهان" هر وجبت ترمه و کاشى!
درهرنفس اینست دعایم همه جانا :
" در زیر و بم زندگى آزرده نباشی "
حامد عسگری
همه حرف دلم با تو همین است که دوست...
چه کنم؟... حرف دلم را بزنم یا نزنم؟...
گفته بودم که به دریا نزنم دل ، اما
کــــو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟...
قیصر امین پور
سر و سامان بدهی یا سر و سامان ببری
قلب من سوی شما میل تپیدن دارد
ناصر رعیت نواز
مهر پاییز کجا بود در این شهر شلوغ
چار فصل دل من در خطر بی مهری ست
بتول مبشری
دلتنگترین منظره در عالم پرواز
مرغیست که در کنج قفس بال گشودهست ...
سیدحسن حسینی
تازه فهمیدم که حافظ در چه دامی شد اسیر
با نگاهت، خنده ات، مویت، شکارم کرده ای
مهدی ذوالقدر
درآن شهری که مردانش عصا از کور می دزدند
من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم
عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه می ماند و ناگاه به هم می ریزد
فاضل نظری
عمریست دلم چو صید دربند شده ...
ای دوست مگر قیمت دل چند شده ؟..
سنگین شده سایه ات کجایی نکند ...
یارانهٔ عشق هم هدفمند شده ؟..
؟
مرا ز یاد تو برد و تو را ز خاطر من
ستم ، زمانه از این بیشتر چه خواهد کرد؟
صائب تبریزی
ای یار دوردست که دل می بری هنوز
چون آتش نهفته به خاکستری هنوز
هر چند خط کشیده بر آیینه ات زمان
در چشمم از تمامی خوبان ، سری هنوز
حسین منزوی
چنان چشم و دمار از من در آورده است چشمانت
که از کرمانیان، آقا محمّد خان قاجاری ...
رضا احسان پور
شاید خیلی از دوستان ندونند ،
اما وقتی آقا محمد خان قاجار بعد از چند ماه محاصره کرمان ،
بالاخره تونست وارد شهر بشه ، چند هزار چشم رو از حدقه در آورد و ...
این تک بیت ناب هم اشاره به این موضوع داره و اعجاز چشمها
از همان روزی که مویت را نشانم داده ای
تار می بینم جهان را گرچه چشمم سالم است ..
امیر سهرابی
گفتم به هیچ کس دل خود را نمی دهم
اما دلم برای همان هیچ کس گرفت
فاضل نظری
دل خرابـــــی مـــــیکند،
دلدار را آگه کنید...
حافظ
کـــی بـــــه انداختن
سنگ پیاپـی در آب
ماه را می شود از
حافظه ی آب گرفت؟!
فاضل نظری
ویند دل به آن نامهربان مده
دل آن زمان ربود که نامهربان نبود ..
میر اصلی قمی
با وفا خواندمت از عمد که تغییر کنی
گاه در عشق نیاز است به تلقین کردن
کاظم بهمنی
گر تو نباشی یار من ، گشت خراب کار من
مونس و غمگسار من ، بی تو به سر نمی شود
بی تو نه زندگی خوشم ، بی تو نه مردگی خوشم
سر ز غم تو چون کشم ، بی تو به سر نمی شود
مولانا
گفتم دل و دین بر سر کارت کردم
هر چیز که داشتم نثارت کردم
گفتا :تو که باشی که کنی یا نکنی
این من بودم ،که بی قرارت کردم
مولانا
الحق که به تو ، نام قمر می آید
ای ماه ترین عموی دنیا
عبــــــاس
یک سال را به خاطر یک ماه زنده ایم
دنیای ما بدون مُحَرَم نمیشود
مرغ دل ما را که به کس رام نگردد
آرام توئی ، دام توئی ، دانه توئی تو ..
حبیب خراسانی
حکمت باران دراین ایام میدانی زچیست؟
آب وجارو میشود بهر محرم کوچه ها
و خـــدا خواست که یک عــــمر نبینـــد یعـقـــوب !
شهــــر ِ بی یــــار ، مگــر ارزش دیــــدن دارد ؟!
شهریار
از لب سرخ تو حرفی نزدم ، می ترسم
زعفران باد کند ، دست خراسانی ها
جواد منفرد
روزها در فکر و شب ها خواب می بینم تو را
خواب شب بیهوده است بیدار میخواهم تو را
پیشانی ام را بوسه زد در خواب هندویی
شاید از آن ساعت طلسمم کرده جادویی
شاید از آن پس بود که احساس می کردم
در سینه ام پر می زند شب ها پرستویی
شاید از آن پس بود که با حسرت از دستم
هر روز سیبی سرخ می افتاد در جویی
از کودکی دیوانه بودم ، مادرم می گفت
از شانه ام می چیده است هر روز شب بویی
نام تو را می کند روی میزها هر وقت
در دست آن دیوانه می افتاد چاقویی
بیچاره آهویی که صید پنجه شیری است
بیچاره تر ، شیری که صید چشم آهویی
اکنون ز تو با ناامیدی چشم می پوشم
اکنون ز من با بی وفایی دست می شویی
آئینه خیلی هم نباید راستگو باشد
من مایه رنج تو هستم، راست می گویی ...
فاضل نظری
حالا که آمده ای
باز هم به گیلاس آباد می رویم
به آن باغبان بگو نگران نباشد
ما گیلاس ها را نمی چینیم
ما فقط با گیلاس ها حرف می زنیم !
محمدرضا عبدالملکیان
سمت چشمان تو یک پنجره باشد کافیست
چشم من خیره به آن منظره باشد کافیست
تو به من خیره شوی، من به تبسم هایت
خنده بر روی لبت یکسره باشد کافیست
فاصله دفتر تقدیر مرا پُر کردست
سهم من چند ورق خاطره باشد کافیست
گریه خوبست ولی فکر غرورم هستی؟
بغض دل پشت همین حنجره باشد کافیست
گفتی از فاصله ها خسته شدی درد بس است
خواستی بسته شود پنجره؟
باشد....کافیست
حمید رضا دولتی (معراج )
" زندگی بدون آب از گلوی ماهی پائین نمی رود "
شعری زیبا از قیصر امین پور
میخواهمت چنان که شب خسته خواب را
میجویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بیتابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایستهای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنان که بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، میآفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
ارسال نظر سریع
:: امتیاز:
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر
مجموع امتیاز : 0
:: بازدید : 243
:: ارسال شده در:
آرشیو کل ,
شعر عاشقانه تک بیتی های ناب اشعار و تک بیت های زیبا تک بیــــــــــــــت های ناب و زیبـــــا ,
:: مطالب مرتبط:
خبر فوری ,
پست ویژه ,
دانلود رایگان کتاب نویفرت ۲۰۱۴ PDF دانلود رایگان کتاب نویفرت ۲۰۱۴ – کتاب نویفرت (Neufert) یکی از مراجع ,
چگونه از هک شدن سیستم جلوگیری کنیم؟ ,
آشنایی با رشته معماری داخلی به اعتقاد بعضی ها معماری مادر همه هنرهاست که تعاریف مختلفی از آن ارائه ,
نکاتی برای انتخاب رشته معماری!!! ,
شاخه های مختلف معماری کارشناسی ارشد معماری به 4بخش تقسیم میشه که هرکدوم از این بخشا خودشون دارای گر ,
مهندس معماری معرفی شغل، محیط کار، فعالیت های شغلی، شرح وظایف و ... مهندسی معماری برای شما است، اگر ... ,
معرفی رشته معماری ,
دانلود کنید: تصاویر پس زمینه ویندوز 10 با کیفیت 4K و Full HD ,
دستورات اتوکد همراه با مخفف آن ,
زیر گنبد کبود؛ تصاویری زیبا از سقف بناهای تاریخی ایران ,
فهرست موضوعات - علم و فن آوری - معماری و عمران ,
سخن اول.... مصالح دنیای خاص خود را دارند. با چگونگی قرار دادن آنها در کنار یکدیگر و نیز علائمی که از ط ,
محاسبه شیب زمین و شیب رمپ در این آموزش تصمیم دارم که نحوه محاسبه شیب زمین یا شیب رمپ را براتون توضیح ,
ورود به سیستم دانشگاه پیام نور https://reg.pnu.ac.ir/Forms/AuthenticateUser/main.htm برای دانشجویان عزیز دسترسی آسان لین ,
عکس های باور نکردنی از قبل و بعد ارایش مجموعه : آرایش صورت و زیبایی عکس های باور نکردنی از قبل و بعد ,
چگونه یک مرد ایرانی از هیچی به یک میلیاردر تبدیل شد مجموعه : مطالب جالب و خواندنی چگونه یک مرد ایرا ,
تصاویر زیبای هیئت های قدیمی عزاداری ,
جملات و تصاویر عاشقانه ✔جـــــــــای دلـــــــم خـــــالـــــی✔ سَر بِہ زیر وُ ساڪِت وُ بـ ے בَس ,
:: برچسبها:
شعر عاشقانه ,